کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تهران

وب نوشت گروهی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی تهران

کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه علوم پزشکی تهران

وب نوشت گروهی کتابداران دانشگاه علوم پزشکی تهران

روز کتابدار را دریابیم

به گزارش ایسنا اسامی روزهای پانزدهمین دوره هفته کتاب اعلام شدند و امسال چهارشنبه سی ام آبان ماه به نام روز کتاب و کتابدار و اطلاع رسانی نامگذاری شد.
پیشنهاد به کتابخانه مرکزی (کمیته کتابداری) یا انجمن کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی: پسندیده است یکی از این دو ارگان به عنوان متولی امور مربوط به کتابداران دانشگاه علوم پزشکی تهران امسال به بهانه روز کتابدار برنامه ای تدارک ببینند تا حداقل کتابداران این دانشگاه با هم آشنا شوند حتی شده در حد یک نشست دوستانه یکی دوساعته به صرف یک فنجان چایی!

اطلاع رسانی از نوع جدید

با سلام. اواخر هفته ی گذشته ایمیلی را در گروه بحث کتابداری دیدم که فراخوان دومین همایش دانشکده پیراپزشکی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران بود و در قسمتی از آن موضوعاتی نیز برای ارائه مقاله در زمینه کتابداری و اطلاع رسانی برای کتابداران آمده بود: نقش فن…آوری…های اطلاعاتی و ارتباطی در مجموعه…سازی، سازماندهی و تأمین منابع کتابخانه…ها و مراکز اطلاع رسانی پزشکی٬ مدیریت دانش در کتابخانه…ها و مراکز اطلاع…رسانی پزشکی٬ استفاده از آموزش راه دور در رشته کتابداری و اطلاع…رسانی پزشکی. همانروز این مطلب را به همراه متن کامل فراخوان در وبلاگ گروهی کتابداران ایران منتشر کردم. جالب ابنکه دو روز بعد آخرین مهلت ارسال متن کامل مقالات به این همایش بود. بر اساس آدرس موجود در فراخوان به سایت دانشکده پیراپزشکی و لینک مربوط به همایش مراجعه کردم اما تا به امروز هیچ اطلاعاتی در آنجا ندیدم. اولین سوالی که به ذهنم رسید این بود که چگونه در تمام دانشگاه و دانشکده (با توجه به اینکه دانشکده پیراپزشکی پشت دانشکده بهداشت قرار دارد) من حتی یک پوستر هم از این همایش ندیدم و چگونه در سایت دانشگاه و خود دانشکده پیراپزشکی هم خبری این اطلاعات نبود. جالبتر اینکه زمان ارسال مقالات به سر رسیده بود در حالیکه هیچ اطلاعاتی درباره زمان ارسال چکیده ها٬ داوری و نتایج نهایی موجود نیست. حتی از همکاران کتابدار دانشکده پیراپزشکی که در این وبلاگ هم فعالیت می کنند خبری در این مورد نشنیدیم. از آنجایی که از میان ۲۷ محور مربوط به همایش تنها سه محور مربوط به کتابداری و اطلاع رسانی است (البته شایدهم زیاد باشد!) و اینکه دانشگاه علوم پزشکی تهران در مقطع کارشناسی ارشد دانشجوی کتابداری و اطلاع رسانی می گیرد٬ آیا درج این اطلاعات در فراخوان همایش یک نوع شوخی با کتابداران نبوده و آیا اصلا کسی از سرنوشت این همایش و تعداد مقالاتی که در زمینه کتابداری به دفتر همایش رسیده است اطلاعی دارد؟ خواهشمندم اگر کسی در این زمینه اطلاعات موثقی دارد جماعت کتابداران را از این بحت و حیرت برهاند.

معرفی وب سایتی از ISI Thomson با عنوان in-cites

برای علاقمندان به حوزه تحلیل استنادی، دسترسی به داده های نمایه های سه گانه ISI Thomson و شاخصهای اساسی علم (Essential Science Indicator:ESI) حیاتی است که البته دسترسی به آنها مستلزم اشتراک و پرداخت وجه است. اما ISI Thomson وب سایتی با دسترسی رایگان به نام in-cites دارد که در آن به طور مداوم اطلاعاتی در مورد دانشمندان برتر، مقالات داغ، موضوعات داغ، نقد و بررسی و نظرات متخصصین موضوعی و ... منتشر می شود.
مثلا در قسمت Rising Star که به صورت دو ماه یکبارمنتشر می شود، فهرستی از دانشمندان، موسسات و دانشگاهها، کشورها و مجلاتی که بیشترین درصد افزایش استناد را در طول مدت معینی داشته اند را نشان می دهد. جالب اینکه در آخرین آمار که مربوط به سپتامبر 2007 می باشد، ایران در Rising Star کشورها از 22 موضوع اصلی، در 4 موضوعBiology & Biochemistry، Clinical Medicine، Immunology و Molecular Biology & Genetics رتبه اول و در Rising Star دانشگاهها و موسسات٬ دانشگاه شیراز در موضوع Engineering رتبه اول را داشته است.
آمارهایی که علاوه بر استفاده محققان و علاقمندان به حوزه تحلیل استنادی، می تواند برای سیاستگذاران امر پژوهش نیز مفید باشد.

بازدید از کتابخانه مرکز تحقیقات پزشکی ورزشی

کتابخانه مرکز تحقیقات پزشکی ورزشی شامل تنها  یک اتاق می باشد . بخشهای نشریات ، اینترنت و کتب همگی در یک اتاق گرد هم آمده اند.یک سری CD هم در این کتابخانه موجود است که در مکانی جداگانه نگهداری می شود .برای ثبت کتابها از نرم افزار word استفاده می شود. کتب این مجموعه فاقد شماره رده بندی استاندارد می باشد. کارمند کتابخانه تنها یک نفر بوده و دارای مدرک غیر کتابداری می باشند ولی با ذوقی که دارند یک نوع شماره رده خاص بر اساس موضوع به کتابها اختصاص داده اند که قابل تقدیر است البته ایشان مسئویتهای دیگری نیز در بخشهای مختلف موسسه به عهده دارند.  کتب این مجموعه( به گفته رییس کتابخانه که بصورت داوطلبانه با کتابخانه همکاری دارند)در این حوزه بسیار جامع و پربار می باشند بطوری که به عنوان کتابخانه مرجع تحقیقات پزشکی ورزشی شناخته می شود،ولی متاسفانه بودجه اختصاصی سالانه ندارد.متاسفانه به کتابخانه دیجیتالی دانشگاه هم دسترسی ندارند.

استفاده کنندگان از کتابخانه از دانشجویان خود مرکزو حتی از مراکز دیگر هستند که کتابها را یا امانت می گیرند و یا در خود مرکز مطالعه می کنند .

وجود کتابخانه در مراکز تحقیقاتی بسیار ضروری است و لی متاسفانه توجهی به این امر نمی شود و حتی بودجه ای جهت تامین منابع آنها در نظر گرفته نمی شود.

اختصاص بودجه و همچنین نیروی تحصیل کرده متخصص ،امریست مهم که باید توجه کافی نسبت به آن مبذول داشت.

معیار اصلی ورود مجلات به نمایه های سه گانه ISI چیست؟

بر اساس قانون تجمع گارفیلد متون هسته برای تمامی رشته های علمی بیش از 1000 مجله نیست. همچنین مطالعه ای از سوی گارفیلد بر روی پایگاه اطلاعاتی اِس.سی.آی (Science Citation Index) نشان داده است که 75% ارجاعات در کمتر از 1000 عنوان مجله شناسایی شده اند.
حال اگر لازم نباشد که یک نمایه استنادی چند رشته ای جامع بیشتر از چندهزار مجله را پوشش دهد، این مجلات را چگونه باید برگزید؟
هر چند برخی شائبه تاثیر پذیری این امر از سیاست و ... را مطرح می کنند ولی نظر ISI Thomson چیز دیگری است. یعنی هزینه- کارآیی.
گارفیلد خود می گوید: چون مساله پوشش، وجهی عملا اقتصادی دارد، معیار برای آنچه انتخاب می شود، هزینه-کارایی است. هدف هزینه – کارآمدی یک نمایه به حداقل رسانیدن هزینه در ازای شناسایی  یک مدرک مفید و به حداکثر رسانیدن احتمال دستیابی به یک مدرک مفید منتشره است. یک نمایه هزینه- کارآمد باید پوشش دهی خود را تا حد امکان محدود به آن مدارکی نماید که ممکن است افراد مفیدشان بدانند.
به زبان ساده ISI Thomson مجلاتی را نمایه می کند که احتمال استناد به آنها بیشتر باشد.
ولی چه شاخصی می تواند صلاحیت ورود دیگر مجلات به جمع مجلات منبع ISI Thomson را تایید کند. جواب بسیار ساده است: فراوانی استناد به مجلات در منابعی که پیشتر در این نمایه وارد شده اند.
اگر دانشگاهها می خواهند مجلات خود را در نمایه های سه گانه ISI Thomson وارد کنند، علاوه بر رعایت ضوابط عمومی مانند وضعیت نشر، کیفیت مقالات، ترکیب سردبیری و تحریریه و ... باید در جستجوی راهکارهایی باشند که به مجلات آنها از سوی مجلات منبع ISI Thomson، استناد شود. شاید یکی از راهها تشویق محققان دانشگاه در استناد به مدارک مجلات داخلی، در مقالات ارسالی به مجلات تحت پوشش نمایه های سه گانه ISI Thomson باشد.  

کارآموزی٬ بودن یا نبودن

با سلام. همیشه با تکرار واژه کارآموزی به یاد بیگاری هایی می افتم که زمان دانشجویی به اسم این درس از ما می کشیدند. اما از حق هم نباید گذشت گاهی اوقات هم در لابلای صحبتهای کارمندانی که مسئولیت کاریاددادن یا کارکشیدن از ما را داشتند می توانستیم چیزهای مفیدی بفهمیم. به هر حال بحث من درست یا غلط بودن چیزهایی که در گذشته اتفاق افتاده و تمام شده اند نیست. برای اولین بار در موقعیتی قرار گرفتم که مسئولیت آموزش دو کارآموز بر عهده ام نهاده شده است. وقتی شرح درسشان را نگاه کردم دیدم خوشبختانه می توانم بخشی از آنها را که مربوط به قسمت خدمات فنی است به ایشان یاد بدهم اما قسمتی از شرح درس مربوط به سایر بخشهای کتابخانه می باشد٬ وقتی با همکارانم در این مورد صحبت کردم و خواستم آن بخش ها را جهت آموزشی بسیار کوتاه تقبل کنند با بی میلی و کمی هم ظاهرا از سر اجبار قبول کردند. بنابراین به این فکر افتادم که آیا بهتر نیست آن قسمتها را هم خودم تقبل کنم چون مسئولیت این کارآموزها با من است و نمی خواهم خاطره کارآموزی های خودم تکرار شود.
و اما یک پیشنهاد به کتابخانه مرکزی: پیشنهاد می شود کتابخانه مرکزی یا کمیته کتابداری این کتابخانه به نحوی روی نحوه آموزش کارآموزان نظارت داشته باشد و به کتابخانه ها تفهیم کنند که قبول کارآموز به معنی تقبل کار زیادی یا برعکس در نقطه مقابل آن استفاده رایگان از نیروی کار آنها نیست. البته من نمی دانم نحوه آموزش کارآموز در سایر کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی تهران چگونه است و خدای نکرده  نمی خواهم همکارانم را متهم به استفاده یا سو استفاده نمایم بلکه تنها و تنها تجارب شخصی دوران تحصیلاتم را به یاد آوردم و اینکه اصلا فلسفه کارآموزی چیست و چه باید باشد. اگر همکاران محترم تجارب خود را در این زمینه ارائه دهند بسیار ممنون ایشان خواهم بود.

نظری پیرامون مناقشه ّتوهم توسعه علمیّ

بحث تولید علم و یا "توهم تولید علم" هنوز هم داغ است. کار از روزنامه و مصاحبه ها به رسانه ملی نیز کشیده شده است. موافقان و مخالفان بحث" توهم تولید علم" هر یک از وجوه متفاوتی به این قضیه می پردازند. من قصد دارم به عنوان یک کتابدار که سودی از توهم بودن یا نبودن تولید علم در ISI Thomson نمی برد، از وجهی دیگر به این قضیه بپردازم.

از این مطلب می گذرم که اصلا فلسفه ایجاد نمایه های سه گانه آی.اس.آی چیست که بارها صحبت شده است. بحث من میزان پوشش رشته­های علمی در آی.اس.آی است.

1-    مطالعات مستقلی بر روی میزان پوشش رشته­های علمی در آی.اس.آی صورت گرفته است که نشان می دهد میزان پوشش مجلات علمی توسط نمایه های سه گانه آی.اس.آی٬ در حوزه های علوم تجربی عالی و یا خوب و در علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر متوسط می باشد. تاکید شده است که در ارزیابی پژوهش محققان حوزه های علوم انسانی، اجتماعی و هنر، استفاده از نمایه های استنادی آی.اس.آی نه تنها غیر مفید، بلکه زیانبار نیز می باشد.

پوشش مجلات بر حسب حوزه در این جدول آمده است

عالی

خوب

متوسط

بیوشیمی و بیولوژی مولکولی

فیزیک و شیمی کاربردی

دیگر علوم اجتماعی

علوم زیست­شناسی عمدتاً مربوط به انسان

علوم زیست­شناسی عمدتاً مربوط به حیوانات و گیاهان

علوم انسانی و هنر

پزشکی بالینی

روانشناسی و روانپزشکی

 

فیزیک و ستاره شناسی

دیگر علوم اجتماعی عمدتاً مربوط به پزشکی و بهداشت

شیمی

علوم زمین

 

ریاضیات

مهندسی

اقتصاد

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

2-    درباره اهمیت مجلات در نظام ارتباط مکتوب هرحوزه ای از علوم قبلا نیز صحبت شده است. نتایج پژوهشها نشان می دهد که اهمیت مجلات در نظام ارتباط علمی برای حوزه های علوم تجربی زیاد و برای علوم اجتماعی و علوم انسانی و هنر خیلی کمتر است. درک دو سولا پرایس معتقد است که علوم تجربی و علوم انسانی دو قلمرو علمی و پژوهشی جداگانه و اساساً دارای درونمایه متفاوت از همدیگرند. بر طبق نظر پرایس، درونمایه متفاوت در علوم تجربی و علوم انسانی نیازمند «ساز­و­کارهای اجتماعی متفاوت ذخیره و تبادل اطلاعات» است. علوم تجربی با «یافته های کمّی، بسیار نظم یافته و نسبتاً قطعی» سر و کار دارد. دانش آن «مثبت» و دارای «دوامی کوتاه مدت» است. سئوالات مطرح شده در پژوهش های این علم سریعاً توسعه می یابند. پژوهشگر علوم انسانی دائم با سئوالات زیربنایی و دارای اهمیت دائمی سر­و­کار داشته و در مورد آنها «خِردی نو» عرضه می کند. علوم انسانی بیشتر فعالیتی فردی است؛ در حالیکه دانشمندان علوم تجربی با اشتراک در کانون فکری، به لحاظ اجتماعی در گروه هایی سازمان یافته­اند و در همایشها و یا از طریق مجلات علمی در سطحی جهانی با همدیگر در تعامل بوده و جبهه بین المللی پژوهش را شکل می دهند. درعلوم اجتماعی و علوم انسانی، کتب رسانه های ارتباطی مهمی هستند. به علاوه، در حوزه هایی همچون جامعه شناسی، علوم تربیتی، علوم سیاسی، انسان شناسی و بخش­های مربوط به علوم اجتماعی و نیز در علوم انسانی و هنر، "الگوی نشرملّی" نقشی مهم را عهده دار است. متون این حوزه ها تا حد زیادی بین قلمروهای مختلف زبانی پراکنده شده اند. ارجاعات بین منابع مورد استناد مختلفی که بیشترشان جهت گیری ملّی دارند، پراکنده اند.

پس می توان گفت که دانشمندان حوزه علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر اساسا" نباید نگران عدم انتشار مقالات خود در مجلات تحت پوشش آی.اس.آی باشند. چرا که اولا"رسانه مکتوب غالب در آن حوزه ها، مجلات نیستند؛ ثانیا" پوشش موضوعی آی.اس.آی در این حوزه ها در حد متوسط می باشد و تمامی مجلات معتبر این حوزه ها را پوشش نمی دهد.

از سوی دیگر سیاستگذاران امر پژوهش نیز باید در امتیازدهی به پژوهشگران این حوزه ها به این موارد توجه نمایند و به انتشار مقاله محققان حوزه علوم تجربی در آی.اس.آی بهای لازم را داده و به محققان حوزه علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر، به چاپ کتاب و درج مقاله در مجلات ملی مورد تایید، بهای بیشتری داده و از امتیاز دهی زیاد به انتشار مقاله در مجلات آی.اس.آی خودداری نمایند.

در بحث های گوناگون پیرامون ّتوهم توسعه علمیّ غالب محققان حوزه علوم تجربی مدافع نمایه های آی.اس.آی بوده و برعکس محققان حوزه های علوم انسانی، علوم اجتماعی و هنر مخالف ارزشگذاری بیش از حد به این نمایه ها هستند. حق با کیست؟ فکر کنم هر دو طرف.

اگر این موارد برای جامعه علمی روشن و پذیرفته شده باشد، جنجال بحث توهم توسعه علمی، علمی تر شده و شاید تاحد زیادی فروکش کند.

البته میخواستم مطلب مفصلی در این باره بنویسم، ولی فکر کردم شاید حوصله خواندن آن را نداشته باشید و از سویی اطاله مطلب، مفید فایده برای وبلاگ نیست. 

منبع: کتاب تحلیل استنادی در ارزیابی پژوهش نوشته هنک. موئد که توسط بنده و دوست خوبم جناب آقای حیدر مختاری ترجمه شده و در دست چاپ است.

 

بازدید از کتابخانه مرکز تحقیقات آسم و آلرژی

در گوشه و کنار بیمارستان ها و مراکز تحقیقاتی دانشگاه بزرگ ما،گاهی تعدادی کتاب در چند قفسه گردآوری می شوند. به گونه ای که به دشواری می توان نام چنین مجموعه ای را کتابخانه نامید.کتابخانه مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز چنین کتابخانه ای است. کتابخانه ای با حدود ۵۰۰ نسخه کتاب فارسی و لاتین که با ترتیب موضوعی و بدون برچسب عطف کنار هم چیده شده اند. کتابها فقط ثبت می شوند و جز دفتر ثبت لیستی از کتابها وجود ندارد. (من به مسئول کتابخانه پیشنهاد کردم که از نرم افزار اکسل برای ثبت کتابها استفاده کند تا نرم افزاری هم برای جستجوی موجودی کتابخانه وجود داشته باشد.) مسئول کتابخانه خانم شاه کرمی است که در آزمایشگاه مرکز کار می کنند و همزمان مسئولیت کتابخانه کوچک مرکز را هم به عهده دارند. ایشان گفت مرکز برنامه ای برای توسعه کتابخانه ندارد و تخصیص فضای مستقل به کتابخانه هم تاکنون میسر نشده است. وی می افزاید: استفاده کنندگان از کتابخانه از کارکنان خود مرکز هستند که کتابها را صبح امانت می گیرند و در خود مرکز مطالعه می کنند و بعدازظهر کتابها را برمی گردانند.

به نظر من وجود کتابخانه در مراکز تحقیقاتی بسیار ضروری است و معمولا مراکز تحقیقاتی با توسعه بخش های مختلف خود به فکر کتابخانه هم می افتند. اختصاص یک نیروی تمام وقت متخصص برای کتابخانه های مراکز تاسیس گام مهمی است در جهت توسعه این قبیل کتابخانه ها.

نیز نگاه کنید به: آشنایی با مرکز تحقیقات ایمونولوژی، آسم و آلرژی دانشگاه علوم پزشکی تهران

رابطه بین استناد و برندگان جایزه نوبل

مطالعات بیشمار طی سه دهه پیش، همبستگی آماری قوی بین میزان استنادها و برندگان جوایز معتبر مانند جایزه نوبل را نشان می دهد.که بعضی از این مطالعات توسط یوژن گارفیلد انجام گرفته است مانند این و این .
از سال 1989، ISI Thomson بر اساس استنادات لیستی از 0.1% نویسندگان در 4 حوزه اصلی فیزیولوژی و پزشکی، شیمی، فیزیک و اقتصاد را فراهم می آورده و پیش بینی می کند که برندگان نوبل از میان این لیست خواهند بود. جالب اینکه تا بحال پیش بینی ها درست از آب درآمده است(لیست پیش بینی ها را ببینید). هرچند کمیته انتخاب برنده نوبل، احتمالا روش های پیچیده تری را برای انتخاب در پیش می گیرند اما روش ساده استفاده از استنادها (تصویر روبرو)و پیش بینی درست برندگان به نظر من گواه دیگری است بر مقبولیت و اعتبار نمایه های سه گانه ISI Thomson .
احتمالا ISI Thomson بزودی از شاخصh نیز برای دقیق تر شدن پیش بینی خود استفاده خواهد کرد.
در پست بعدی مطلب جالبی (البته از نظر خودم) در مورد این نمایه ها خواهم نوشت که البته پیرو بحث دکتر داوری در مورد توهم توسعه علمی و جوابیه دکتر نوروزی می باشد.
برای مطالعه بیشتر

نامه رییس انجمن کتابداری درباره آزمون کارشناسی ارشد

 نحوه برگزاری آزمون کارشناسی ارشد رشته کتابداری توسط وزارت علوم، همواره مورد انتقاد دانشجویان این رشته بوده است. برای مثال رشته کتابداری تنها رشته ای است که درس معارف جزء مواد امتحانی آزمون کارشناسی ارشد آن است!

در همین راستا دکتر رحمت اله فتاحی به عنوان رئیس انجمن کتابداری و اطلاع رسانی ایران نامه ای به رئیس سازمان سنجش نوشته و به کاستی های موجود در طرح سئوال‌های آزمون ورودی کارشناسی ارشد کتابداری مانند عدم طرح سوال از دروس جدید رشته کتابداری، وجود درس معارف در آزمون، محدود شدن طراحان سوال به چند نفر از چند دانشگاه و ... اشاره کرده است.

امید است سازمان سنجش با بررسی دقیق این نامه گامی در جهت ارتقای دقت آزمون کارشناسی ارشد رشته کتابداری بردارد.

(متن کامل این نامه را می توانید از اینجا دریافت کنید.)

"stand on the shoulders of giants"

آخرین مفاله تفکو ساراسویک در باب ربط را ترجمه می کردم. درانتهای نوشته و در قسمت سپاسگزاری و تشکر، بسیار زیبا به کسانی که از نوشته های آنها استفاده کرده بود ادای دین نموده است:

زیر جعبه جستجوی گوگل اسکالر عبارت مرموزی نوشته شده است: "ایستاده بر شانه های غولها" (یا انسانهای غول پیکر). چند قرن پیش نیوتن این جمله را بدین گونه بهترگفته است: اگر من بهتر از دو دیده ام به خاطر آن است که من بر شانه های غولها (اشاره به آن گالیله و کپلر) ایستاده ام. و چند قرن قبل از آن، در قرن 12 میلادی Bernard of Chartres  بهترگفته است که: "ما مانند کوتوله هایی هستیم که بر روی شانه های غولها نشسته ایم. ما چیزهای بیشتر و دورتر را می بینیم نه به علت اینکه ما تیزبین تر یا بلند قدتر ازآنها هستیم، بلکه به خاطر آن که آنها ما را بلند کرده اند و قد غول پیکر آنها به ما اضافه شده است".

پس از این مقدمه ساراسویک اضافه می کند که من بر شانه نویسندگانی که در مقاله از آنها یاد شده است ایستادم و این مقاله مروری را نوشتم.

در زندگی، همه ما مدیون معلمان و اساتید خود هستیم و به جاست اگر دانسته ای بر داشته های آنها می افزاییم از آنها یاد کنیم.

بی شک جایگاه پدر و مادر که ما از اوان کودکی همواره در استعاره و عمل بر شانه های آنها نشسته ایم، بی همتاست.

در این شبهای عزیز ماه مبارک رمضان و لیله القدر از یاد آنها غافل نشویم.

 

" We are like dwarfs sitting on the shoulders of giants; we see more things and more distant things than did they, not because our sight is keener nor because we are taller than they, but because they lift us up and add their giant stature to our height"

بازدید از کتابخانه مرکز طبی کودکان

در راستای بازدید از کتابخانه های تابعه دانشگاه از سوی کتابخانه مرکزی، یکشنبه هشتم مهرماه نوبت به کتابخانه مرکز طبی کودکان رسید که من و خانم ولی زاده از اعضای کمیته فنی کتابداری دانشگاه و خانم بهرامی از کتابخانه مرکزی برای بازدید رفتیم.
خانم مهری فرهادی مسول کتابخانه لیسانس ادبیات دارد و ۱۷ سال است که از بدو تاسیس در آن کتابخانه مشغول به کار است. کتابخانه ای که اینک بزرگ ترین کتابخانه تخصصی طب کودکان در کشور است.
ایشان اشاره می کند که کتابخانه در ابتدا انبار بوده و برای کتابخانه طراحی نشده است و ۶سال اول در کتابخانه تنها بوده است. چند سالی هم  هست که خانم شیبا کیانمهر که کارشناس ارشد کتابداری پزشکی است به کمک خانم فرهادی آمده است. ایشان  اطلاعات مجموعه و اعضا را وارد نرم افزار پارس آذرخش و نرم افزار اکسس کرده اند. اما نتوانسته اند کتابهای کتابخانه را با یک رده بندی استاندارد مانند کنگره یا NLM سازماندهی کنند و رده بندی کتابخانه یک رده بندی ابتکاری است.
مشکلات این کتابخانه بسیار زیاد است.
تابستان ها کتابخانه بسیار گرم است و فن کوئل ها به هیچوجه فضای وسیع کتابخانه که یک سالن بزرگ است، خنک نمی کند و برق کتابخانه هم جوابگوی کولر گازی نیست. میز امانت در سالن قرار دارد و مستقل نیست. حتی مسئول کتابخانه و یا کارکنان یک اتاق مجزا ندارند. کتابها در قفسه ها به شدت فشرده هستند و جایی برای کتابهای جدید نیست. ارتفاع قفسه ها بیش از دومتر است و برای دسترسی به کتابهای طبقه آخر می بایست از نردبان استفاده کرد. مسئول کتابخانه اشاره می کند با وجود نیاز فراوان وی به یک صندلی استاندارد و طبی ،‌این امکان نیز از وی دریغ شده است. کتابخانه خط مستقیم تلفن هم ندارد.
خانم فرهادی می گوید: در مراکز درمانی کتابخانه و کتابدار در اولویت آخر است و وقتی می گوییم ما به این امکانات احتیاج داریم می گویند که پول نداریم دارو بخریم و شما از ما توقع امکانات دارید؟ ایشان از کتابخانه تعبیر برزخ هم دارند و می گویند که همیشه پرسنلی که بلاتکلیف است را به کتابخانه می فرستند تا تکلیف بهشتی یا جهنمی بودن وی معلوم شود و سپس وی را که اندکی با کار کتابخانه آشنا شده به جای دیگر می فرستند.

به کتابداران دلسوز مرکز طبی کودکان خسته نباشید می گویم و امیدوارم که مسئولان دانشگاه به کتابخانه های بیمارستانی توجه بیشتری مبذول دارند.
پی نوشت: خانم فرهادی گفت که انتشارات غزال ویرایش جدید کتاب نلسون را پیش فروش می کند.